نقد انیمیشن داستان اسباب بازی ۲ Toy Story

پس از قضایای پیکسار و ترکاندن نقدها و فروش ها، و پس از اکران دو انیمیشن مطرح داستان اسباب بازی ۱۹۹۵ و زندگی یک حشره ۱۹۹۸ فشارها بر استودیو افزایش یافت و طبعا کارگردانی مانند جان لستر باید بتواند با یک داستان قوی دیگر و تولید یک انیمیشن موفق دیگر بر ادامه داستان اسباب بازی، ثابت کند که موفقیت حاصل از اولین انیمیشن پیکسار شانسی نبوده است. شاید این روزا دیگر کمتر به دومین قسمت از مجموعه داستان اسباب بازی توجه میشود و همه حواس ها پیش قسمت اول و سوم مجموعه معطوف شده و حتی به سختی یک نمره از داستان اسباب بازی ۲ یافت میشود، اما این انیمیشن نیز موفقیت های زیادی کسب کرد که زمان خودش پر از حرف و حدیث بود و مخاطب و منتقد را پای خود می کشاند. انیمیشنی که سال ۱۹۹۹ با کلی سر و صدا و نگرانی بابت خراب شدن قسمت دوم انیمیشن داستان اسباب بازی اکران شد. اما امروزه یکی از آثار نمره بالای استودیوی پیکسار به شمار میرود و بازتاب خاص خودش در روند کار استودیو پیکسار را داشته است. همچنین یکی از موفق ترین انیمیشن ها به عنوان دومین اثر و دنباله یک اثر، داستان اسباب ۲ است که بازتابی از رفاقت، دوستی و صمیمیت در آن دیده می شود.

ادامه خواندن نقد انیمیشن داستان اسباب بازی ۲ Toy Story

نقد انیمیشن زندگی یک حشره A Bug’s Life

همه دوست دارند در زندگی خودشان تلاش کنند و متفاوت باشند. قطعا همه ما دوست داریم خودمان را نشان دهیم و ثابت کنیم با بقیه فرق داریم. می توانیم نوآوری داشته باشیم و کارهایمان ارزش های فروانی دارند. مخصوصا اگر به کارهایمان توجهی نشود! نوآوری و خلاقیت در موارد بسیاری رخ می دهند. یکی از مهم ترین آن ها شوق و علاقه فرد برای انجام کار است. در هر زمینه، اگر شما کاری را با علاقه انجام دهید، قطعا بازدهی بیشتری نسبت به اجباری انجام دادن آن کار دریافت خواهید کرد. چه در کار روزانه باشد، چه هنر، چه گیم و بازی و هر زمینه دیگری این عملکرد صدق می کند و مشکلاتی که سر راه فرد برای انجام کار قرار می گیرند، تبدیل به خاطراتی شیرین برای کار انجام داده می شوند. حتی اگر این مقوله را هم ندانیم، با توجه به علاقه ای که داریم، دنبالش می رویم و برای مطرح شدن در آن زمینه تلاش های فراوانی انجام می دهیم. اما اگر بی آییم و کمی پیکساری تر به این قضیه بنگریم، "شوق و ذوق" هم قرار است چاشنی تلاش و کوشش شود تا به همراه علاقه، قدرتی غیر قابل تصور بسازد که می تواند با هر عاملی مقابله کند. هر عاملی! البته این عوامل قدرتمند صرفا انیمیشنی قدرتمند نمی توانند بسازند. جلوتر به این مسئله خواهیم پرداخت.

ادامه خواندن نقد انیمیشن زندگی یک حشره A Bug’s Life

نقد انیمیشن ظاهر و باطن Inside Out

قطعا همه منتقدین، استودیو پیکسار را بهترین استودیوی تاریخ می‌دانند. پیکسار از زمانی که تولید انیمیشن را در پیش گرفته، بهترین ها را ساخته است و گاف هایش به هیچ عنوان جای شاهکارهای تامل برانگیزش را پر نمی‌کند. روز به روز ایده هایی جدید ارائه کرده، آینده ای روشن دارد و هدفش را از الان مشخص کرده است. با پل زدن به داستان های کلاسیک و تعریف آنها در قالبی نوین به موفقیتی مهم رسیده است. همه با انیمیشن هایی نظیر داستان اسباب بازی، ماشین ها و دلیر آشنایی دارند. اما زمانی که حرف از درون و بیرون می‌آید قضیه فرق میکند. حال باری دیگر پیکسار انیمیشنی را به جهان ارائه کرد که همه را انگشت به دهان نگه داشت و با قدرت به فتح جوایزی مانند گلدن گلوب و اسکار پرداخت. چه کودک، چه نوجوان و چه بزرگسال این انیمیشن را درک می‌کنند. کودک با آن وارد دنیای تخیلاتش می‌شود و در ذهنش ماجراجویی می‌کند. نوجوان بیشتر وارد خودش می‌شود تا بفهمد چه کسی است، و والدین را در رابطه با تربیت فرزندان سخت درگیر می‌کند. اشخاصی مانند نولان، تارنتینو و فینچر هستند که شیوه خلق آثاری خاص خودشان را دارند. استودیو پیکسار را هم باید به این لیست اضافه کرد که باری دیگر از زیر بار خلق اثری مفهومی و نقد پذیر موفق بیرون آمده است.

 

ادامه خواندن نقد انیمیشن ظاهر و باطن Inside Out

نقد انیمیشن کمپانی هیولاها Monsters INC

بیایید با یکدیگر جهانی را تصور کنیم که خارج از محدوده انسان است و انسان به خودی خود به آن دسترسی ندارد. جهانی پر از هیولاهای مختلف. هیولاهایی که یکیشان زبانش را در میاورد تا دیگران با آن طناب بازی کنند! یکی دیگر که حرکت می کند، کثیفی از خودش به جای می گذارد و همان کثیفی را سعی می کند پاک کند! یکی قوی است، یکی ضعیف، یکی نامرئی می شود، یکی بسیار بزرگ است و این تنوع گسترده به همین روال ادامه دارد. حال در همین جهان، شرکتی وجود دارد که به آن "کمپانی هیولاها" می گویند. اعضای این کمپانی کارشان این است که از طریق درهایی جادویی، سر از کمد کودکان در بیاورند و آن ها را بترسانند. چرا که جیغ کودکان برای هیولاها نیروی برق تولید می کند! در این کارخانه دو دوست که از دانشگاه با یکدیگر همراه بوده اند وجود دارند. جیمز سالیوان و مایک وزاوسکی. جیمز هیولایی آبی و قدرتمند است که رکورد بیشترین تولید انرژی در کارخانه را داشته است. مایک هم هیولای کوچک تک چشم و شوخی است که دستیار سالی در کارخانه است و خرده کارهایش را انجام می دهد. دنیای هیولاها دنیایی است که به ورود کودکان به دنیای خودشان بسیار حساس است! آنها گمان می کنند کودکان بیماری های خطرناکی برایشان هستند! حتی اگر یک جوراب از دنیای کودکان روی بدنشان مانده باشد، به سخت ترین شیوه ممکن با هیولای حامل جوراب برخورد می کنند. ولی از شانس بد سالی، یک شب کودکی از درها بیرون می آید و وارد دنیای هیولاها می شود و سالیوان که به مرور زمان به او علاقه مند می شود، تلاش های بسیاری انجام می دهد تا آن دختر را به دنیای خودش برگرداند.

 

ادامه خواندن نقد انیمیشن کمپانی هیولاها Monsters INC

نقد انیمیشن راتاتویی Ratatouille

چندش اورترین موجود دنیا را در ذهن خود مجسم کنید. شاید پاسخ شما سوسک، کرم یا خیلی حشرات دیگر باشد اما پاسخ تکرار شده در ذهن خیلی ها موش است. حیوانی کوچک از دسته پستانداران که هیچ موجودی بیش از او در جهان الهام بخش ترس نیست. موش نمادی از مرگ، ترس و طاعون است! در تاریخ کهن زمین، همیشه بدبختی های زیادی را بوجود آورده و کمتر کسی حاضر است موشی در خیابان پیدا کند و آنرا به عنوان حیوان خانگی نگه دارد! موشها ذاتا موجوداتی دزد وکثیف هستند وهیچ کس دوست ندارد موقع غذا خوردن به انها فکر کند چه برسد به ان که خودش بداند آشپز غذایی که می خورد خود عامل پلمپ هزاران رستوران مطرح جهان است! بله! موضوع اصلی این کارتون محبوب با بودجه ۱۵۰ ملیون دلار و فروش چیزی حدود ۶۲۰ میلیون دلار همین است. موشی که آشپز می شود! چیزی که تا قبل از دیدن این انیمیشن باعث تهوع و گرد شدن چشمهایتان می شد؛ اما در حال حاضر تقریبا این موضوع خنده دار نیز شده است! این بار پیکسار بازگشته تا در رستوران های خودش انیمیشنی را بپزد که دهان هرچه بیننده برای تماشای فیلم است آب میاندازد و برای رستوران های مطرح فرانسوی دنیا هم تبلیغات به شمار می آید.

 

ادامه خواندن نقد انیمیشن راتاتویی Ratatouille

نقد انیمیشن وال-ای Wall-E

از زمانی که انیمیشن می دیدم و وارد برزخ پر نقش و نگار و رنگارنگ پویانمایی‌های جذاب شدم، انیمیشن های پیکسار توجهم را به شکلی خاص به خودشان جلب می کردند. تخیلات پیکساری شگفت انگیز بودند و با همان تخیلات، هرگاه بیکار می شدم، در ذهنم داستان دیگری می ساختم و آن را آنقدر گسترش می دادم تا به پایانی خوش برسم و از سیاه چاله‎ی قدرتمند تخیلات پیکساری رها شوم. چرا که به شدت آن ها را متفاوت از دیگر تخیلات می‌دانستم و هیچ اثری از والت دیزنی، دریم ورکز یا پارامونت نمی توانستند جای درهای شگفت انگیز کارخانه هیولاها، قدرت‌های خارق العاده خانواده شگفت انگیز یا حتی اسباب بازی‌هایی که زنده می شدند را برایم بگیرند. جذابیت پیکسار پس از وارد کردن تخیل به یک فاز جدید برایم این بود که عموما پس از تماشای انیمیشن، از انسان های دیگر با سنین مختلف در مورد انیمیشن نظرخواهی می کردم و هرکدام پاسخ های متفاوتی می‌دادند. هرکس یک برداشت از انیمیشن انجام می داد و دیدگاه‌ها بسیار متفاوت بود. یکی می‌گفت نمو رنگ‌ها و نقش‌هایش بی‌نظیر است. دیگری می‌گفت رابطه پدر نمو و پسرش بسیار جذاب هستند. شخص دیگری بود که می‌گفت آن ماهی آبی کم حافظه جذابیت خاصی در انیمیشن دارد. جالب است این دیدگاه‌ها فقط برای یک انیمیشن بودند! همان موقع بود که به شگفت انگیز بودن و عظمت پیکسار پی بردم که اگرچه هیچگاه کارگردانانش مورد توجه قرار نگرفتند، اما استودیو اش با الهام گیری صحیح از آثار میازاکی، هر کارگردانی را که وارد گردانه می کند، با رضایت یک شاهکار غیر تکراری و خلاقانه دیگر ازش خارج می کند. همه از زیبایی‌های آثارش لذت می‌برند و همانطور که در نقدم از زندگی یک حشره نوشتم، پیکسار تمامی مشکلاتش را پشت سر گذاشته و با استفاده از نتایج به دست آمده از تجربیات، آزمون و خطاهایش و قمارهایی که در زندگی یک حشره (البته در یکی دو انیمیشن دیگر، ریسک و قمار نیز انجام داده است که بعدا به آن‌ها خواهم پرداخت) انجام داد، به ثبات رسیده و حال دارد با همین فرمول پشت سر هم انیمیشن‌هایش را به نتیجه می‌رساند. اما پس از تماشای انیمیشن وال-ای، در برخی نقاط نمو را می‌توانم تنها انیمیشن مرتبط به وال-ای از لحاظ ساختار، آن هم فقط در یک مورد بدانم. وال-ای بسیار به نسبت نمو متفاوت است. ولی مانند نمو، پیامی از سوی پیکسار به منظور تلاش برای حفظ محیط زیست است.

ادامه خواندن نقد انیمیشن وال-ای Wall-E

نقد انیمیشن داستان اسباب بازی Toy Story

پیکسار استودیویی است که توسط استیو جابز (زمانی که اپل را ترک کرد) تاسیس شد. تا دهه ۱۹۹۰ به تولید آثار کوتاه انیمیشنی پرداخت. اما زمانی که والت دیزنی این استودیو را به ارزش ۷ میلیارد دلار خریداری کرد، به سرعت مشغول انیمیشن سازی و تولید بخشی از انیمیشن های جریان اصلی هرسال هالیوود شد. اما قطعا هیچ کس فکر نمیکرد این طرز تفکر متفاوت پیکسار به چنین جایی برسد. پیکسار که اولین اثرش یعنی داستان اسباب بازی را ساخت و در سال ۱۹۹۵ اکران کرد، به معنای واقعی کلمه، شگفتی و خلاقیت را رقم زد. شگفتی برای مخاطب و خلاقیت برای خودش. والت دیزنی که مدیریتش هم سر زبان ها است و میداند با استودیوهای زیرمجموعه اش (و همچنین خودش!) چطور برخورد کند، سودی را از فروش آثار پیکسار دریافت کرد که شایسته اش بود.
خیلی از ماها تو بچگی هامون با اسباب بازی هامون رابطه های عمیق احساسی داشتیم، رابطه هایی که همیشه از دید بزرگتر ها رابطه های پوچ و بی ارزشیه و شاید بعضا گذر زمان نظر مارو هم به نظر اونا نزدیک کرده باشه اما میخوایم در مورد موضوعی صحبت کنیم که در کودکی همیشه آرزوی اونو داشتیم، یعنی اینکه اسباب بازی هامون زنده بشن و واقعا با ما زندگی کنند نه اینکه به زور اونا رو با بازی کردنمون مجبور به زندگی کنیم. داستان اسباب بازی ها دقیقا در مورد اسباب بازی هایی هست که  حسادت میکنند، متنفر میشوند، عاشق میشوند و برای جبران، تلاش میکنند.

 

ادامه خواندن نقد انیمیشن داستان اسباب بازی Toy Story