نقد انیمیشن کمپانی هیولاها Monsters INC

بیایید با یکدیگر جهانی را تصور کنیم که خارج از محدوده انسان است و انسان به خودی خود به آن دسترسی ندارد. جهانی پر از هیولاهای مختلف. هیولاهایی که یکیشان زبانش را در میاورد تا دیگران با آن طناب بازی کنند! یکی دیگر که حرکت می کند، کثیفی از خودش به جای می گذارد و همان کثیفی را سعی می کند پاک کند! یکی قوی است، یکی ضعیف، یکی نامرئی می شود، یکی بسیار بزرگ است و این تنوع گسترده به همین روال ادامه دارد. حال در همین جهان، شرکتی وجود دارد که به آن "کمپانی هیولاها" می گویند. اعضای این کمپانی کارشان این است که از طریق درهایی جادویی، سر از کمد کودکان در بیاورند و آن ها را بترسانند. چرا که جیغ کودکان برای هیولاها نیروی برق تولید می کند! در این کارخانه دو دوست که از دانشگاه با یکدیگر همراه بوده اند وجود دارند. جیمز سالیوان و مایک وزاوسکی. جیمز هیولایی آبی و قدرتمند است که رکورد بیشترین تولید انرژی در کارخانه را داشته است. مایک هم هیولای کوچک تک چشم و شوخی است که دستیار سالی در کارخانه است و خرده کارهایش را انجام می دهد. دنیای هیولاها دنیایی است که به ورود کودکان به دنیای خودشان بسیار حساس است! آنها گمان می کنند کودکان بیماری های خطرناکی برایشان هستند! حتی اگر یک جوراب از دنیای کودکان روی بدنشان مانده باشد، به سخت ترین شیوه ممکن با هیولای حامل جوراب برخورد می کنند. ولی از شانس بد سالی، یک شب کودکی از درها بیرون می آید و وارد دنیای هیولاها می شود و سالیوان که به مرور زمان به او علاقه مند می شود، تلاش های بسیاری انجام می دهد تا آن دختر را به دنیای خودش برگرداند.

 

ادامه خواندن نقد انیمیشن کمپانی هیولاها Monsters INC