خلاصه قسمت دوم:
اوکابه توی اون کنفرانس با دختری به اسم”هیاجو ” که ایده ی کوریسو رو عملی کرده آشنا میشه و میفهمه که با کوریسو آشنا بوده.با هم راجع به کوریسو حرف میزنن همینطور اوکابه در مورد آشنایی خودش با کوریسو بهش میگه.
مایوری در مورد خاطراتشون درخط های زمانی دیگه یه چیزهایی حس میکنه و در موردشون به اوکابه میگه اما اوکابه بهش میگه که اشتباه میکنه.
یه دانشمند امریکایی هم که توی عملی کردن ایده ی کوریسو نقش داشته به ژاپن اومده و به اوکابه پیشنهاد میده که با آمادئوس کوریسو حرف بزنه و ارتباط برقرار کنه.(چه خط زمانی بدی. اوکابه اوضاع خوبی نداره😢کوریسو هم مرده😭وحشتناکه😭 )
کنجکاوم بدونم داستان چقدر حول محور زمان و بازگشت به گذشته و … هست یا آمادئوس چه نقشی تو ادامه پیدا می کنه