بروتو و دوستانش بدون اینکه کاگورا برای خداحافظی باهاشون بیاد دهکده ی مه رو ترک میکنن و به کونوها برمیگردن.
بروتو به خونه برمیگرده و در مورد کاگورا و سفرش برای هیناتا و هیماواری تعریف میکنه
توی آکادمی شینو ،بروتو و سارادا و ایوابه رو به دفتر مدیر احضار میکنه.بروتو در مورد درگیری که توی دهکده ی مه پیش اومده دروغ میگه که شینو و ایروکا که مدیر مدرسه است متوجه میشن و هر سه نفر رو تنبیه میکنن.😂سویگتسو در مورد اتفاقاتی که افتاده به اوروچیمارو گزارش میده.شیزوما و بقیه ی شورشی ها رو زندانی کردن و چوجورو و کاگورا هم به دیدنشون میان. توی خونه بروتو متوجه میشه که هیماواری از چیزی ناراحته که بالاخره میفهمه که به هیماواری قول سوغاتی داده و یادش رفته که براش چیزی بیاره.بروتو از همه دوستاش کمک میخواد اما کسی چیزی نداره که بهش بده.آخرش سارادا آدرس یه مغازه رو بهش میده که ممکنه اونجا بتونه چیزهایی از دهکده ی مه اونجا پیدا بشه.بروتو همراه میتسوکی به اونجا میره و چیزی که میخواد رو پیدا میکنه. موقع برگشت به خونه پستچی از کاگورا یه نامه به دست بروتو میرسونه که توش کاگورا هم از بروتو تشکر کرده و هم عذر خواهی.
اینوجین از روی طومار هیولایی چند تا کپی زده.سای سعی میکنه در مورد این کار بهش هشدار بده اما اینوجین متوجه نمیشه.موقع تمرین گروهی اینوجین از طومارهاش استفاده میکنه اما متوجه میشه که طومارهاش کارآمد نیستن.از سای سؤال میکنه و سای ازش میخواد که توی مسابقه ی نقاشی شرکت کنه شاید با اینکار تونست اشکال کارش رو پیدا کنه.توی مسابقه ی نقاشی هیماواری برنده میشه(طرحش خیلی با نمکه😉 ) و اینوجین فکر میکنه که چون دختر هوکاگست پارتی بازی شده.اینوجین دیگه نمیتونه طومار هیولایی بزنه و خیلی ناامیده برای همین تصمیم میگیره که کلن بیخیال نقاشی بشه و تکنیک انتقال ذهن مادرش رو تمرین کنه اما چون تازه کاره خراب میکنه. اینو نگران اینوجینه و از سای میخواد که بهش کمک کنه اما سای میگه که دلش میخواد که خودش از پسش بربیاد.سای از هیماواری خواسته تا به عنوان معلم در مورد نقاشی کشیدن به بچه ها و اینوجین توضیح بده.(هیماواری سنسی😍 )هیماواری از اینوجین میخواد که براش نقاشی بکشه اما اینوجین میگه که دیگه نقاشی نمیکشه.اینوجین داره همه ی وسایل مربوط به نقاشی رو جمع میکنه که یه نقاشی از خودش و پدر ومادرش پیدا میکنه که مربوط میشه به بچگی هاش.اینوجین میره پیش هیماواری و ازش در مورد نقاشی کشیدن میپرسه. مثلن اینکه موقع نقاشی کردن به چی فکر میکنه و حسش موقع نقاشی کشیدن چیه.آخر اینوجین میفهمه باید باعلاقه و لذت نقاشی بکشه و مشکلش حل میشه.
بچه های آکادمی سخت مشغول تمرین برای فارغ التحصیلی از آکادمین و بروتو برای اینکه ممکنه بعد از فارغ التحصیلی دیگه با دوستانش نباشه ناراحته.توی رستوران بروتو و چند تا از بچه نشستن که توی تلویزیون یه جای تفریحی رو معرفی میکنن که ماهی های بزرگ و فوق العاده خوشمزه ای داره.بروتو پیشنهاد میده که همه ی بچه ها به اونجا برن و همه هم قبول میکنن. وقتی که بچه ها به اونجا میرسن نگهبان بهشون میگه که بارون اومده و دیگه امکان ماهیگیری نیست.شب شده و بچه ها دارن شامی رو ایوابه آماده کرده رو میخورن. اما بروتو توی فکره و واقعن دوست داره قبل از فارغ التحصیلی با همه ی دوستانش یه خاطره ی خوب داشته باشه.برای همین سعی میکنه که اون ماهی رو بگیره.بعد یه مدت ماهی به قلابش گیر میکنه اما خیلی بزرگه و تنهایی از پسش برنمیاد و همه ی بچه ها هم به نحوی کمکش میکنن و ماهی رو کباب میکنن و خیلی هم بهشون خوش میگذره و بهشون مزه میده. یه تیکه هم نشون میده که تونری در حالی که به نظر حالش زیاد خوب نیست در مورد آینده و سرنوشت بروتو با خودش حرف میزنه.
جلسه ی اولیا و مربیانه و شینو از بروتو میپرسه که برای چی میخواد شینوبی بشه اما بروتو جواب قانع کننده ای نداره و میگه فقط برای اینکه حرص ناروتو رو در بیاره وارد آکادنی شده. شینو از این موضوع ناراحته. بروتو موقع خروج از آکادمی با یه خبرنگار برخورد میکنه که میگه قصد داره از بچه هایی که قراره فارغ التحصیل بشن و همینطور درباره ی هدفشون از شینوبی شدن گزارش تهیه کنه. بروتو هم میگه که بهش کمک میکنه و با هم از بچه ها سؤال میپرسن و هر کس یه چیزی میگه و هدفش رو بیان میکنه.اما خود بروتو به جز همونی که به شینو گفته هدف دیگه ای نداره. اوروچیمارو هم به کونوها اومده و توی جلسه ی اولیا مربیان میتسوکی شرکت میکنه. یکی از بچه ها به خاطر شرایط خانوادش نمیتونه که شینوبی بشه اما سارادا کمک میکنه که نظر خانوادش عوض بشه. میتسوکی به بروتو میگه که پدرش ازش خواسته که به دهکده ی صدا برگرده اما اون دلش میخواد که توی کونوها بمونه و دلیلش هم بروتوئه.بعد ایروکا رو نشون میده که اون خبرنگاره هم پیششه و اونجا متوجه میشیم که خبرنگاره کاکاشیه.(قبلن توی ناروتو هم این کارو کرده بود😄 ).کاکاشی قراره که سرپرست آزمون های قبل از فارغ التحصیلی بشه و میگه که اصلن قصد نداره به بچه ها آسون بگیره.(خدا بهشون رحم بکنه😳 ) 
